آدریناآدرینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

آتشین

بدون عنوان

قبل از ماه رمضان مامان بزرگ و بابا بزرگ و خاله کوچیکه آدرینا جونم اومدن بندر پیشمون یه سری هم رفتیم باغ مینو البته تو شهرکمون هست وای که از بس هوا گرم بود زود برگشتیم خونه بندر عباس فوق العاده گرمه این روزا هم دور کارهای تولد آدرینا جونم هستیم آخه چون 9 مرداد شب قدر هست بخاطر همین چند روز زودتر تولد یک سالگیش رو براش میگیریم آدرینا جونم, مامان بیشتر از جونش دوست داره   ...
26 تير 1392

بدون عنوان

عکس های آدرینا جون بعد از حمام با موهای ٰژولیده قبل از اینکه موهاش رو شانه کنم یه چند تایی ازش عکس گرفتم مامان قربونت بشه جیگرم   ...
26 تير 1392

بدون عنوان

آدرینا جونم وارد 12 ماهگی شد پرنسسم,ورود به 12 ماهگیت رو بهت تبریک میگم دیشب هم یه تولد کوچولو براش گرفتیم اینم عکسی از کیک تولدش به امید خدا یک سالگیش یه تولد خوب با بابا جونش براش میگیریم   ...
9 تير 1392

بدون عنوان

اینجا پرنسسم در حال دعا کردن هست ادامه مطلب:   ببینید شیطون بلا چکار کرد اینطرف کیک رو پرنسس آدرینا ناخنک زده آدرینا خانم در حال خوردن موز البته با پوست نوش جانت عزیزم جوجو خانم در حال شیطنت کردن   ...
9 تير 1392

بدون عنوان

آدرینا جون دو روز دیگه 11 ماهش تمام میشه و وارد 12 ماهگی میشه عزیز دلم پیشاپیش 12 ماهگیت رو بهت تبریک میگم  
7 تير 1392

بدون عنوان

این عکسها رو هم دیروز خونه پسر عمه شوهرم گرفتم دیروز از صبح تا 12 شب اونجا بودیم خیلی خوش گذشت ادامه مطلب:   خوشکل خانم داره عکس خودشو نگاه میکنه تلاش آدرینا برای ایستادن و راه رفتن بدون کمک پرنسسم دستش رو که میگیرم حسابی راه میره حتی دستش رو به مبل میگیره و قدم برمیداره ولی هنوز بدون کمک نمیتونه اما در عکس بالا و پایین داره تلاش میکنه که بدون کمک بایسته خوشکل خانم بی نهایت مغز تخمه هندونه دوست داره توی این عکس هم داره مغز تخمه میخوره مامانی چرا اینقدر تعجب کردی شیطون خانم داری کجا میری و بالاخره بعد از کلی شیط...
7 تير 1392

بدون عنوان

شیطون بلا همین که من درب یخچال یا کابینت رو باز میکنم فوری میاد پشت سرم و دربها رو میبنده اصلا مهلت نمیده که از داخل یخچال یا کابینت چیزی بر دارم باید بذارم تو اتاقش و با اسباب بازیاش مشغولش کنم بعد فوری برم کارم رو انجام بدم خیلی بلا شده ماه مامان جون همه زندگیم شده آدرینا جونم عزیز دلم بلد شده کلید برق رو خاموش و روشن کنه البته کلید برق خونمون بالاست ولی وقتی بغلم هست اشاره میکنه که ببرمش تا چراغها را روشن و خاموش کنه ولی روشن کردن خیلی براش راحت تره تا خاموش کردن    
7 تير 1392

بدون عنوان

الان 5 روزی میشه که پستونک رو از آدرینا جونم گرفتم خیلی تو شیر خوردنش تاثیر خوبی گداشته آخه خیلی عالی دیگه شیر میخوره پستونک هم قبلش فقط برای خواب بهش میدادم در طول روز اصلا بهش نمیدادم ولی دیدم هر چه زودتر ازش بگیرم راحت تره خدا رو شکر اصلا بیتابی برای پستونکش نمیکنه.شبها هم راحت بدون پستونک میخوابه اصلا از اولش اشتباه کردم بهش پستونک دادم  ولی خیلی خوب شد که زود به فکر افتادم که ازش بگیرم فقط بچم یه خورده گوش درد داره که فکر کنم دیگه میخواد کم کم دندون در بیاره خیلی خیلی بهم وابسته هست هر کاری میکنم که وابستگیش بهم کمتر بشه موفق نمیشم نمیدونم چکار کنم اگر کسی راه کاری بلده ممنون میشم بهم راهنمایی کنه   ...
7 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آتشین می باشد